سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فضیلتها چهارگونه اند : یکی از آنها حکمت است که قوامش اندیشه است . [امام علی علیه السلام]
یادداشتهای یک معلم
علل مشکلات خواندن
فعالیتی است که در آن نمادها،علامتها،وحروفها به کلمات وجملات معناداری تبدیل می شوند.
1-دانش آموز در تشخیص حروف الفبا وصدای آنها مشکل دارد(در هر پایه نه فقط در پایه اول)
2-به اشتباه حرفی را به جای حرف دیگر ویا صدایی را به جای صدای دیگر به کار می برد.
3-کلمات را بصورت معکوس می خواند:روز=زور
4-خط را در هنگام خواندن گم می کند.
5-برخی کلمات را جا می اندازد.
6-متن را کند ویا بریده بریده می خواند.
7-در بخش وصداکشی مشکل دارد
8-گاهی افعال را به میل خود تغییر می دهد.
9-کلمه ای که در خواندن آن مشکل دارد کلمه هم معنی آن را بیان می کند.
10-برخی کلمات را فقط از روی حروف اول وآخر آنها میخواند: کباب به جای کتاب
11-قادر به درک مطلب نیست.
علل اختلال نوشتن
یعنی دانش آموز در بیان افکار خود بصورت نوشتاری دچار مشکل است.
انواع مشکلات نوشتاری:نارسا نویسی):دلایل اصلی آن عبارتند از: ضعف دقت-ضعف در پردازش دیداری-ضعف در پردازش شنیداری
انواع مشکلات نوشتاری
1-املاء
2-انشاء ویا جمله نویسی: اشکال در دستور ونحو-بی نظمی در جمله بندی-عدم هماهنگی بین فعل وضمیر-افزودن پسوند نادرست به کلمه-مشکل در علائم نمادی-ضعف برنامه ریزی جهت نوشتن-سازمان بندی ضعیف متن-فقر ایده ای-غلط املایی در انشاء-ضعف در انتقال افکار-ضعف آموزشی(عدم ارائه الگوی مناسب در انشاء ویا جمله نویسی توسط معلم)
3-مشکلات مربوط به دست خط(بد خطی): از میان همه مهارتهای تحصیلی، نوشتن ملموسترین آنهاست زیرا فرد با استفاده از این مهارت، سندی از خود بر جای می گذارد.به همین دلیل مهارت در خوشنویسی اهمیت بسزایی دارد.
انواع مختلف بد خط نویسی: درشت نویسی وریز نویسی-فاصله گذاری نامناسب بین حروف وکلمات-نامرتب نوشتن-کج نوشتن-خارج شدن از خط زمینه.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 92/1/5:: 10:43 صبح     |     () نظر
1-خانواده
2-معلم وشیوه های تربیتی
3-مشکلات جسمی دانش آموز(داشتن اختلال در عملکرد دست و انگشتان وبطور کلی مشکل جسمی)-وجود سوختگی،شکستگی،کوفتگی،زخم و... در دست دانش اموز
4-عدم غلبه طرفی مغز: در کودکانی که غلبه طرفی تثبیت نشده یعنی برخی کارهارا با دست راست وبرخی دیگر را با دست چپ انجام می دهند بد خطی وجود دارد
5-عوامل روحی وروانی دانش اموز:ممکن است علل بد خطی اضطراب ویا اختلالات عصبی باشد
6- چپ دستی: کودکانی که چپ دست هستند نمی توانند آنچه را که می نویسند به خوبی ببینند زیرا دست آنها روی نوشته هایشان را می پوشاندوهمین امر موجب بد خطی آنها می شود.اگر کودکان چپ دست کاغذ را بر خلاف جهتی که راست دستها می گذارند ،قرار دهند برای نوشتن در وضعیت بهتری قرار می گیرند.
7-نبود دید کافی: بسیاری از کودکان به علت نداشتن دید کافی،چشمهای خود را به کاغذ نزدیک می کنند.دست نوشته های این کودکان معمولاَ خط خوردگی و پاک کردنهای فراوان دارد.

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 92/1/5:: 10:42 صبح     |     () نظر
-تهیه لیست‌ و یادداشت برداری کارها و تکالیف مربوطه که توسط معلم ارائه می شود.
-خستگی زیاد موجب عدم تمرکز است لذا کمی استراحت لازم است
- ازروانشناس و مشاور کمک بخواهید
-زمانی که دانش آموز دقت میکند او را تشویق نمایید و پاداش دهید
- از روشهای مختلف تدریس استفاده کنید.
-معلم میبایستی جهت افزایش دقت کودکان از مطرح کردن مطالب تکراری خودداری نموده و موضوع را عوض کند و از روش دیگری کمک بگیرد.
-نحوه نشستن دانش آموز در کلاس درس بر تمرکز وی موثر است.لذا مراقب باشید که دانش آموز در هنگام ارائه درس و.. سرش را به حالت خوابیده روی میز نگذاردو صاف و درست بنشیند.
-اگر مطالب بصورت شعر و یا ریتمیک باشد موجب تقویت دقت دانش آموزان میشود.
-نظم داشتن در امور تحصیلی بر تمرکز حواس می افزاید.کودکانیکه بی نظم هستند ،دقت کمتری هم دارند.
- به دانش آموز کم دقت مسئولیت داده و او را در کارهای گروهی شرکت دهید تا بدینوسیله برخی مطالب را از دوستان خود فرا بگیرد.
-اعتماد بنفس د انش آموز را با تشویق کردن افزایش دهید.
-خواب و غذای کافی در افزایش تمرکز حواس تاثیر فراوان دارند.لذادانش آموزان خواب آلود و یا گرسنه وحتی تشنه، کمتر به درس توجه می کنند .
-سعی کنید اضطراب و افسردگی دانش آموزان را از بین برده و روحیه آنان را تقویت نمایید.زیرا استرس و افسردگی بر یادگیری اثر منفی می گذارد.
-ورزش و بازی موجب افزایش دقت کودکان می شوند.
- اگر مطالبی که تدریس می شوند همراه با تصویر باشند برمیزان یادگیری دانش آموزان تاثیر فراوان دارند.
-معلم میبایستی در دانش آموزان ایجاد انگیزه نماید.زیرا نداشتن انگیزه از علل بی دقتی است .
- خنده باعث آرامش ونیز تمرکز حواس می شودو باعث می گردد که دانش آموزان سریعتر یاد بگیرند و بیشتر دقت نمایند.
-نوشتن با قلم، طبیعی تر وبهتر از تایپ کردن است .لذا در تکالیفی که به دانش آموز داده میشود این موضوع حتما رعایت گردد .
-تصورات منفی و خیالپردازیها میزان دقت کودکان و نوجوانان را کاهش می دهد.
- معلم با طرح سئوال های مختلف برقدرت تفکر وافزایش دقت دانش آموزان نقش بسزایی دارد.
- از دانش آموزان بخواهید در هنگام خواندن مطلب زیر آن خط بکشد و یا انگشت خود را زیر کلمات بگذارد و شمرده بخواند.
- علاقه داشتن نسبت به موضوعی سبب تمرکز می شود.
تمرینات پیشنهادی
*تعدادی مهره های رنگی تهیه کرده وابتدا مهره ها را روی میز بریزید تا کودک بی دقت به آنها نگاه کند چند مهره را کم و یا زیاد کنید و از کودک بخواهید که به شما بگویید چه تغییری رخ داده است؟
*از دانش آموز بخواهید تصاویر ناقص را کامل کند.
*به دانش آموز دو تصویر مشابه( که فقط در برخی جزییات با هم متفاوت هستند) نشان دهید و از او بخواهید تفاوت آنها را بگوید.
*از دانش آموز بخواهید با استفاده از نقشه ،محلهایی را که از او می پرسید به شما نشان دهد.
*نخ کردن مهره های رنگی بصورت یکی در میان و...
*از دانش آموز بخواهید جملات ناقص را به دلخواه خود کامل کند.مثال: من دیروز............
*بریدن شکلهای مختلف و چسباندن تصاویر توسط دانش آموز.
* چند وسیله کمک آموزشی و... را به کلاس بیاورید و به دانش آموزان نشان دهید سپس از دانش آموزی که بی دقت است بخواهید تا چشمانش راببندد و اشیاء را لمس کند ونام اشیاء را به شما بگوید.
* افزایش دقت و تمرکز با گوش دادن به صداهای مختلف و یادداشت کردن آنها توسط معلم روی تابلو.
* استفاده از مجموعه بشنو و پیدا کن جهت تقویت حافظه شنیداری ،افزایش دقت .
*استفاده از اعصاب سنج: پرورش دقت وتوجه ،هماهنگی چشم ودست
* استفاده از مینی بسکتبال تقویت دقت و،هماهنگی چشم ودست .
* استفاده از دارت جهت هماهنگی چشم ودست ودقت.
*چند تصویر به دانش آموز نشان دهید و سپس آنها را پنهان کنید واز دانش آموز بخواهید به شما بگوید چه دیده است؟
* کلماتی را از متن دروس تهیه کرده و از دانش آموز بخواهید برای آنها تشدید ویا سرکش و...بگذارد.
* متنی را تهیه کنید و نقطه های کلمات آن را بردارید و از دانش آموز بخواهید نقطه ها را بگذارد.این کار را هم روی تخته کلاس می توانید انجام دهید و هم بصورت تایپ می توانید در اختیار دانش آموزان قرار دهید.
* از دانش آموز بخواهید جملات در هم ریخته را مرتب کند.
* از دانش آموز بخواهید کلماتی را که بیان می کنید بعد از شما تکرار کند.مثال: خانه-میز-لباس(مثال عددی: 6-8-9
سپس کلمات را کم کم به 7 کلمه و یا 7 عدد برسانید .(جهت تقویت دقت و حافظه).
* نوشتن صداهای اول و یا آخر کلمات و جمله سازی با آنها.مثال: آب صدای آخر آن (ب) است و دانش آموز میبایستی مثلا بنویسد(بار).وسپس با آن جمله بسازد.
* چشمان دانش آموز را ببندید و از سایر دانش آموزان بخواهید او را صدا بزنند.کودک می بایستی به طرف جهت صدا برود.
*چند تصویر را بصورت مرتب روی میز بچینید و سپس از دانش آموز بخواهید با دقت به آنها نگاه کند وچشمانش را ببندد.سپس جای یک و یا دو تصویر را عوض کنید تا دانش آموز به شما بگوید جای کدام تصاویر عوض شده است
* از دانش آموز بخواهید نام اشیاء داخل کلاس ،نام مدیر و معاون مدرسه،نام چند نفر از دوستان،آدرس و تلفن منزل،شماره تلفن همراه پدر دانش آموز،و...را برای شما بنویسد.
* تصویری را به دانش آموز نشان دهید و سپس آن را پنهان کنید.دانش آموز میبایستی جزییات تصویر را برای شما بگوید
*کلماتی را به دانش آموز دهید و از او بخواهید حد اقل 3 جمله برای آن بنویسد.
* شمارش معکوس توسط دانش آموزان ویا برعکس حرف زدن مثل:این زنگ علوم داریم=داریم علوم زنگ این
* زمانی که تمرکز دارند آنها را تشویق کنید.
* چند جمله روی تابلو بنویسید و یک کلمه اضافه هم در آن بنویسید و از دانش آموزان بخواهید که کلمه اضافی را پیدا کنند مانند:زنگ بعد روز ریاضی داریم.کلمه اضافی (روز) است
*خلاصه نویسی و تعریف مطلب ویا داستان توسط دانش آموز.
*لب‌خوانی کلمه‌هایی را که معلم بصورت شمرده بیان می کندتوسط دانش آموز.اگر این کلمات از وسایل داخل کلاس باشند بهتر است
* نوع پوشش و لباس دانش آموزان نیز بر ضعف دقت آنان موثر است مثلا پوشیدن لباسهایی که جلوی تحرک دانش آموز را میگیرد و یا لباسی که خیلی تنگ و یا خیلی گشاد است.
*محرک های محیطی که باعث حواس پرتی شما می شوند را حذف کنید.مانند بستن پنجره و درب کلاس و...
* معرفی دانش آموزان به مراکز مشکلات ویژه یادگیری شهرستان مربوطه.
دقت کنید!در این تصاویر،چند تصویر پنهان می بینید؟

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 92/1/5:: 10:38 صبح     |     () نظر

درس چهارم  زبان انگلیسی سوم دبیرستان 

  مصدر با to 
بعد از بعضی از افعال، فعل بعدی به صورت مصدر با to می آید. بعضی از این افعال عبارتند از :

Want – ask – tell – try – promise – forget – agree – decide – plan – like
مانند :
I want to go to cinema this evening.
I forgot to turn off the T.V last night.
I promised to get good marks this year.
I tried to learn fishing last year.

بعضی از این افعال می توانند قبل از مصدر با to، مفعول داشته باشند. این فعل ها عبارتند از :

Want – ask – tell- promise – like – expect
به مثال های زیر توجه کنید:
I wanted him to buy me a radio
I asked them to help me
I told mary to do her homework carfully
I promised my mother to stay at home today
I like John to learn English
They expected him to come on time
ملاحظه می کنید که در این مثال ها،بعد از فعل، مفعول آمده است و بعد از آن مصدر با to آمده است

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/25:: 1:48 صبح     |     () نظر




  صفت

1) بعضی از فعل ها با گرفتن ed می تواند نقش صفت را نیز داشته باشند. همچنین بعضی از افعال با گرفتن Ing می توانند نقش صفت داشته باشند. بعضی از این افعال در زیر آورده شده اند.

فعل

 

Surprise

Confuse

Amuse

Excite

Bore

Frighten

Shock

Surprised – surprising

Confused – confusing

Amused – amusing

Excited – exciting

Bored – boring

Frightened – frightening

Shocked – shocking


 

  به مثال های زیر توجه کنید.

 

I am surprised because the results are surprising.

من متعجب هستم چون نتایج متعجب کننده اند.

I am bored because my job is boring.

من خسته هستم چون کار من خسته کننده است.

We were shocked because the news were shocking

من شوکه بودم چون اخبار شوکه کننده بودند.

کلماتی که زیر آنها خط کشیده شده است، صفت هستند. این صفت ها را می توان قبل از اسم نیز به کار برد.
من دیروز اخبار متعجب کننده ای شنیدم.

I heard surprising news yesterday.

من یک شغل خسته کننده دارم

I have a boring job.

آن یک داستان شوکه کننده بود.

It was a shocking story.  



  2) صفت ها درجمله چگونه به کار برده می شوند؟

 

صفت ها در جمله ها به دو روش ممکن است به کار گرفته شوند.
الف) قبل از اسم ها
ب) بعد از Linkingها که Linking verb ها عبارتند از :

Appear, be, become, feel, look, smell, taste, get, grow  



  به این مثالها توجه کنید.

 

صفت (funny) قبل از اسم (film) به کار برده شده است.

This is a funny film.

صفت (nice) بعد از smell , linking verb به کار برده شده است.

The cake smells nice  

  3) گاهی اوقات بیش از یک صفت برای یک اسم آورده می شود.در چنین مواردی الگوی معمول به صورت زیر است:

 

Determiner + quality + size + color + nationality+ material + noun

اسم + جنس + ملیت + رنگ + اندازه + چگونگی یا کیفیت + مشخص کننده تعداد
مانند :

A nice long red French cotton blouse
A new Large white Indian glass dish

هر تعداد صفت مورد نظر را می توان قبل از اسم با الگوی داده شده ، آورد.  

  تمرین
گزینه صحیح را از میان گزینه های داده شده انتخاب کنید.

 

1 – I am sure this cartoon will …… the children very much.
1)amuse
2)amusing
3)amuses
4)a mused
2 – The film was very …… Every one liked to watch it again.
1) boring
2) bored
3) interesting
4) interested
3 – I was ….. because I sow wild animals in the jungle.
1) bored
2) amused
3)interested
4) frightened
4 – I am …….I cant solve the puzzle.
1) boring
2) good
3)interested
4) confused
5 – she is excited because the film is…..
1) interesting
2) amusing
3) confusing
4) exciting
6 –the dinner mother has made smells…..
1) good
2) bored
3) interested
4)shocked
7- The ….. students asked a lot of questions from the teacher.
1) interested
2) frightened
3) bored
4)tired
8 – The new……..cars will become cheaper.
1) Japanese red
2) large red
3) red large
4) Japanese large
9 –I have bought a ………shirt.
1) white cotton
2) cotton white
3) white large
4) French large cotton
10 – This …… caret is very expensive.
1) small Persian
2) small beautiful
3) Persian small
4) Persian beautiful
 

  پاسخنامه

 

1

6

1

1

1

7

2

2

2

8

4

3

1

9

4

4

1

10

4

5

 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/25:: 1:34 صبح     |     () نظر

درس اول

عبارت های اسمی (Noun clauses)

1– به یک گروه از کلمات مرتبط به هم که یک فاعل و فعل دارد clause یا قضیه یا عبارت می گویند.
2 – یک Noun clause در یک جمله مانند یک اسم عمل می کند. به همین دلیل به آن قضیه اسمی می گویند.

اکنون به چند مثال از این مورد توجه کنید:

 

من نمی دانم او چه وقت منزل را ترک کرد.

I don’t know when she left home. (قضیه اسمی)Noun clause

من نمی دانم چه کسی نامه ها را تایپ می کند.

I don’t know who types the letters.( Noun clause)

او می داند من دیروز چه کسی را ملاقات کردم

She knows whom I met yesterday.( Noun clause)

آنها (ایشان) می دانند من کجا زندگی می کنم.

They know where I live. (Noun clause)

3 – همانطور که در مثال های بالا مشاهده می کنید عبارت های اسمی با کلماتی مانند when (چه وقت)، who (چه کسی)، whom(چه کس را) و where(کجا) آغاز می شوند. این کلمات در اینجا نقش حرف ربط را دارند که قضیه اسمی را به بقیه جمله وصل می کنند

2) کاربرد be going to

 

1 – فعل be going to به معنای قصد داشتن یا خواستن می باشد.
2 – فعل be going to معمولاً برای بیان اینکه کاری بخواهد در آینده انجام بگیرد به کار می رود. اکنون به چند مثال توجه کنید:
من قصد دارم امشب اینجا بمانم (من می خواهم امشب اینجا بمانیم)

I am going to stay here to night.

او قصد دارد فردا یک نامه بنویسید.

She is going to write a letter tomorrow.

او قصد دارد اتومبیلش را بشوید.

He is going to wash his car.

ما قصد داریم در یک رستوران شام بخوریم.

We are going to have the diner in a restaurant to night.

من معمولاً با اتوبوس به مدرسه می روم اما امروز قصد دارم یکشنبه فوتبال بازی کنیم.

I usually go to school by bus but today I am going to go by taxi.

3 – مشاهده می کنید که بعد از فعل (am/is/ are going to) فعل به صورت ساده می آید و کاری را که قصد داریم در آینده انجام دهیم، بیان می کند.

گرامر درس دوم زبان انگلیسی                

1)be+ adjective+ for+object + infinitive (مصدرباto+مفعول+for+صفت+فعلbe)

به جملات زیر توجه کنید.

It is hard to believe this story.

باور کردن این داستان سخت است

It is hard for me to believe this story.

باورکردن این داستان برای من سخت است

It is necessary to have an end.

داشتن یک هدف ضروری است.

It is necessary for us to have an end.

داشتن یک هدف برای ما ضروری است.

It is not easy to answer these questions.

پاسخ دادن به این سؤال ها آسان نیست.

It is not easy for him to answer these questions.

پاسخ دادن به این سؤال ها برای او آسان نیست.

It is difficult to learn English.

یادگرفتن انگلیسی مشکل است.

It is difficult for mary to learn English.

یادگرفتن انگلیسی برای مری مشکل است.

همانطور که ملاحظه می کنید در هر مورد، در جمله اول در مورد عملی یا کاری صحبت شده است در حالی که جمله دوم در مورد کسی صحبت می کند که در کاری یا عملی شرکت دارد.

2) The gerund(verb +ing)

1 – در زبان انگلیسی فرم Ing دار فعل، gerund‌ نامیده می شود. فرم Ing دار فعل، مانند یک اسم عمل می کند بنابراین در جمله می تواند نقش فاعل، مفعول یا مفعول حرف اضافه را داشته باشد.
اکنون به مثال های زیر توجه کنید.
پیدا کردن کار دراینجا مشکل است.

Finding a job is difficult here.

فاعل(finding)

من از کوهنوردی لذت می برم

I enjoy climbing montains.

مفعول(climbing)

من از پیاده روی خسته شدم.

I am tired of walking.

Of مفعول حرف اضافه(walking)

2 – بعضی از فعل ها که فرم Ing دار فعل را به عنوان مفعول می گیرند عبارتند از:

Avoid =خودداری کردن   Enjoy= لذت بردن      Finish = تمام کردن      Imagine= تصور کردن
Keep = نگه داشتن         Mind = اهمیت دادن    Miss = از دست دادن     Go on = ادامه دادن
Dislike=تنفر داشتن        Risk = خطر کردن     Stop = خاتمه دادن – متوقف کردن    Forgive = فراموش کردن

 

گرامر درس سوم زبان انگلیسی                سال سوم آموزش متوسطه

 

فعل های دو کلمه ای (Two – word verbs)

فعل های دو کلمه ای (Two – word verbs)
1 – بسیاری از فعل ها از دو کلمه تشکیل شده اند، یکی قسمت اصلی فعل و دیگری جزئی که آن را کامل می کند.مانند Put on‌ که قسمت اصلی آن Put‌و جزء دیگر آن On‌می باشد.

Put -> base
On -> particle

شما با چند فعل دو کلمه ای زیر قبلاً آشنا شده اید:

Put on = پوشیدن
Give back =‌پس دادن
Wake up = بیدار شدن
Take off = درآوردن
Pick up = برداشتن
Turn on = خاموش کردن
all up=تماس تلفنی گرفتن

Turn down= کم کردن

 

2 – اگر مفعول فعل دو کلمه ای یک اسم باشد، هم می تواند بعد از قسمت اصلی فعل دو کلمه ای بیاید و هم می تواند بعد از جزء دوم فعل دو کلمه ای بیاید به مثال زیر توجه کنید:

I put on my coat. (put on + مفعول)
I put my coat on. (Put‌+ مفعول+On)

 

همانطور که در مثال بالا ملاحظه می کنید مفعول این فعل یعنی my coat در جمله اول بعد از هردو کلمه فعل دو کلمه ای آمده است و در جمله دوم کلمه فعل دو کلمه ای آمده است و به هر دو شکل صحیح است.

 

3 – حال اگر مفعول فعل دو کلمه ای، یک ضمیر باشد فقط می تواند ما بین دو کلمه فعل دو کلمه ای بیاید.

 

به مثال زیر توجه کنید:

I put it on.(put+ ضمیر مفعول+on)

ملاحظه می کنید که it که مفعول است ما بین put , on که دو کلمه فعل دو کلمه ای هستند آمده است. به چند مثال دیگر توجه کنید:


I turn on the T.V (turn on + مفعول)
I turn the T.V on (turn + مفعول+ on)
I turn it on . (turn + ضمیر مفعول+on)

Can you wake up mary at 6:00? (wake up + مفعول)
Can you wake mary up at 6 : 00 ? (wake+مفعول+up)
Can you wake her up at 6:00? (wake +ضمیرمفعول+up)

2) حرف اضافه + فعل یا صفت (adjective/verb+preposition)

بعد از فعل ها و صفت ها می توان حرف اضافه را آورد. اسم یا ضمیری که بعد از حرف اضافه می آید، مفعول آن است و همیشه بعد از آن می آید.

 

He is looking for his pen
He is looking for it.

بعد از فعل look حرف اضافه for‌آمده است و مفعول آن his pen یا It بعد از حرف اضافه آمده است.

Im sorry about the accident.
Im sorry about it.

بعد از صفت sorry حرف اضافه about آمده است و مفعول آن the accident یا It بعد از حرف اضافه آمده است.

He is waiting for her sister.(فعل+حرف اضافه)
They are talking about the children. (فعل+حرف اضافه)
Im sorry about the accident. (صفت+حرف اضافه)
He was afraid of the animals. (صفت+حرف اضافه)

Good luck


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/25:: 1:22 صبح     |     () نظر

The hardest thing to do is watch the one you love, love someone else

سخترین چیز این است که ببینی کسی را که دوست داری عاشق فرد دیگری است.

People say they love truth, but in reality they want to believe that which they love is true

مردم میگویند حقیقت را دوست دارند ولی در حقیقت آنها میخواهند باور داشته باشند که هر چیزی آنها دوست دارند حقیقت است.

The beauty of a woman Is not in the clothes she wears… The figure she carries Or the way she combs her hair

زیبایی یه زن به لباسهایی که پوشیده ... ژستی که گرفته و یا مدل مویی که واسه خودش ساخته نیست.

The beauty of a woman must be seen from her eyes Because that is the doorway to her heart, The place where love resides

زیبایی یه زن باید از چشماش دیده بشه به خاطر این که چشماش دروازه ی قلبش هستند، جایی که منزلگاه عشق میتونه باشد

Marriage is either death or life; there is no betwixt and between.

ازدواج یا مرگ است یا زندگی چیزی در میان و میانه وجود ندارد.


Three things in life that,one gone never come backسه چیز در زندگی قابل برگشت نیستند.

-Timeزمان

-Words
کلمات

-Opportunity
موقعیت


Three things in life that can destroy a man/womanسه چیز در زندگی انسان را خراب می کنند.

-Alcohl
الکل

-Pride
غرور

-Anger
عصبانیت


Three things that make a man/womanسه چیز انسانها رو می سازند.

-Hard work
کار سخت

-Sincerity
صدق و صفا

-Commitmentتعهد


Three things in life that are most valuable
سه چیز د زندگی خیلی با ارزش هستند.

-Love
عشق

-Self-confidence
اعتماد به نفس

-Friends
دوستان


Three things in life that may never be lost
سه چیز در زندگی هستند که نباید از بین بروند.

-Peace
آرامش

-Hope
امید

-Honesty
صداقت


مراقب بعضی "یک ها" باشیم.

 

 

Sometimes, a heart will relax and get calm bye “one” word

گاهی با یک کلام قلبی آسوده و آرام می گردد.

 

Sometimes, a glass will slop by “one” drop

گاهی با یک قطره لیوانی لبریز می شود.

 

Sometimes, a hearth will break by “one” disaffection

گاهی با یک بی مهری دلی می شکند.

 

Sometimes, A person will break by “one” word

گاهی با یک کلمه یک انسان نابود می شود.

 

Be careful aboutsome “ones

مراقب بعضی "یک ها" باشیم.

Although they are nothing, they are every thing

در حالی که ناچیزند، همه چیزند...


How can You "SM_LE" without "I"

How can You be "F_NE" without "I"

How can You "W_SH" without "I"

How can You be "FR_END" without "I"

"I" am very Important.....!
But this "I" can never achieve "S_CCESS" without "U" !!!

So "I" and "U" are very necessary with each other

 

A certain man planted a rose and wanted it faithfully and before it blossomed, he examined it. He saw the bud that would soon blossom, but noticed thorns upon the stem and he thought,: How can any beautiful flower come from a plant burdened with so many sharp thorns?

مرد محققی گیاه رزی را کاشت ودائما به آن آب داد و قبل از شکوفه کردن ،به بررسی آن پرداخت. او دید که بزودی جوانه گل، شکوفه می دهد، اما متوجه خارهایی روی ساقه گل شد.با خود اندیشید: از گیاهی آزاردهنده با خارهای تیز، چطور گلی به این زیبایی می روید؟

Sadness by this thought, he neglected to water the rose, and just before it was ready to bloom…it died.

از این فکرها ناراحت شد و از آب دادن به گل غفلت کرد و درست قبل از اینکه گیاه گلی بدهد،پزمرده شد و مرد.

So it is with many people .within every soul there is a rose .the God-like qualities planted in us at birth, grow amid the thorns of our faults .many of us look at ourselves and see only the thorns, the defects

بدینسان گل با خیلی ها است..درون هر روحی ،گل رزی وجود دارد.ارزش های الهی(خوبی ها) با نفس کشیدن در درون ما در بین خارهای اشتباهات رشد کردند.خیلی از ما انسانها به خودمان نگاه می کنیم و تنها به دنبال اشتباهاتمان هستیم

We despair, thinking that nothing good can possibly come from us. We neglect to water the good within us, and eventually it dies. We never realize our potential

با این تفکر که هیچ کار خوبی از ما بر نمی آید، ناامید می شویم. ما خوبیهای درونمان را نادیده می گیریم و سرانجام آن می میرد.ما هرگز نیروهای بالقوه مان را کشف نمی کنیم

Some people do not see the rose within themselves; someone else must show it to them. One of the greatest gifts a person can posses is to be able to reach past the thorns of another, and find the rose within them

برخی ها ، گل رزی درونشان نمی یابند. شخص دیگری باید به آنها نشان دهد. یکی از بزرگترین نعمتهایی که یک شخص می تواند دارا باشد این است که بتواند خارها(اشتباهات) دیگران را نادیده بگیرد و گل رز(خوبی) درون آنها را پیدا کند

گرفته شده از وبلاگ:sarayanenglish.blogfa.com

A certain man planted a rose and wanted it faithfully and before it blossomed, he examined it. He saw the bud that would soon blossom, but noticed thorns upon the stem and he thought,: How can any beautiful flower come from a plant burdened with so many sharp thorns?

مرد محققی گیاه رزی را کاشت ودائما به آن آب داد و قبل از شکوفه کردن ،به بررسی آن پرداخت. او دید که بزودی جوانه گل، شکوفه می دهد، اما متوجه خارهایی روی ساقه گل شد.با خود اندیشید: از گیاهی آزاردهنده با خارهای تیز، چطور گلی به این زیبایی می روید؟

Sadness by this thought, he neglected to water the rose, and just before it was ready to bloom…it died.

از این فکرها ناراحت شد و از آب دادن به گل غفلت کرد و درست قبل از اینکه گیاه گلی بدهد،پزمرده شد و مرد.

So it is with many people .within every soul there is a rose .the God-like qualities planted in us at birth, grow amid the thorns of our faults .many of us look at ourselves and see only the thorns, the defects

بدینسان گل با خیلی ها است..درون هر روحی ،گل رزی وجود دارد.ارزش های الهی(خوبی ها) با نفس کشیدن در درون ما در بین خارهای اشتباهات رشد کردند.خیلی از ما انسانها به خودمان نگاه می کنیم و تنها به دنبال اشتباهاتمان هستیم

We despair, thinking that nothing good can possibly come from us. We neglect to water the good within us, and eventually it dies. We never realize our potential

با این تفکر که هیچ کار خوبی از ما بر نمی آید، ناامید می شویم. ما خوبیهای درونمان را نادیده می گیریم و سرانجام آن می میرد.ما هرگز نیروهای بالقوه مان را کشف نمی کنیم

Some people do not see the rose within themselves; someone else must show it to them. One of the greatest gifts a person can posses is to be able to reach past the thorns of another, and find the rose within them

برخی ها ، گل رزی درونشان نمی یابند. شخص دیگری باید به آنها نشان دهد. یکی از بزرگترین نعمتهایی که یک شخص می تواند دارا باشد این است که بتواند خارها(اشتباهات) دیگران را نادیده بگیرد و گل رز(خوبی) درون آنها را پیدا کند

گرفته شده از وبلاگ:sarayanenglish.blogfa.com


 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/20:: 4:55 عصر     |     () نظر
GreatReading.



Someone has written these beautiful words.
Must read and try to understand the deep meaning of it.
They are like the Ten Commandments to follow in life all the time.
شخصی این کلمات زیبا را نوشته است.
باید آنها را خواند و معنای عمیق آنها را درک کرد.
آنها همچون ده فرمان هستند که باید در زندگی همواره مورد تبعیت قرار بگیرند
1.
Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble,but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout.

دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.
2.
Know why a Car"s WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE.So, Look Ahead and Move on.
می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3.
Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn,but it takes years to write.

دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
4.
All things in life are temporary. If going well enjoy it,they will not last forever. If going wrong don"t worry,they can"t last long either.

تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
5.

Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond,don"t forget the Gold! Because to hold a Diamond,you always need a Base of Gold!

دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
6.
Often when we lose hope and think this is the end,GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it"s just a bend,not the end!

اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
7.

When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities;when GOD doesn"t solve your problems HE has Faith in your abilities.

وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره
8.
A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: "Yes, losing your vision!"

شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.
9.

When you pray for others, God listens to you and blesses them,and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.

وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است
10.

WORRYING does not take away tomorrow"s Trouble,it takes away today"s PEACE.

نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/20:: 4:49 عصر     |     () نظر

How much , How many  

گرامر یا دستور زبان این درس درباره استفاده از How much   و How many   می باشد و نکات آن عبارتند از :

 

  نکات

  1 – کلمه How much   به معنای «چه مقدار» می باشد. هر گاه بخواهیم سؤال کنیم که «چقدر » یا «چه مقدار» از این کلمه استفاده می کنیم. How much   برای پرسیدن مقدار اشیاء غیرقابل شمارش و یا برای پرسیدن قیمت چیزی است. بعضی از اشیاء غیر قابل شمارش عبارتند از پول، نان، برنج‌، آب و شیر .......به مثال های زیر توجه کنید.

How much money do you have? شما چقدر پول داری ؟  

How much mild does he want ?
او چقدر شیر می خواهد ؟  

2 – کلمه How many   به معنای «چه تعداد» می باشد. هر گاه بخواهیم سؤال کنیم که «چندتا» یا «چند عدد» یا «چه تعداد» از این کلمه استفاده می کنیم. How many  برای پرسیدن تعداد اشیاء قابل شمارش به کار می رود مانند کتاب، دانش آموز، اتوموبیل و غیره . به مثال های زیر توجه کنید.

How many buses are there in the street? چند عدداتوبوس در خیابان وجود دارد؟

How many friends do you have?
شما چند تا دوست دارید؟

3 – در پاسخ به How much معمولاً از کلمات alittle- some- a lot of استفاده می شود و در پاسخ به How many معمولاً از کلمات afew – some- a lot of ‌استفاده می شود.

4 – با توجه به نکته بالا می توان گفت که
some , a lot of هم برای اشیاء قابل شمارش و هم برای اشیاء غیرقابل شمارش استفاده می شود. اما alittle فقط برای اشیاء غیر قابل شمارش و a few فقط برای اشیاء قابل شمارش به کار می رود.

5 – با
How much فعل مفرد و با How many فعل جمع به کار برده می شود. ضمناً بعد از How much اسم به صورت مفرد و بعد از How many اسم به صورت جمع می آید. به مثال های زیر توجه کنید.

1- How much bread is there in the basket?
There is a little bread in the basket.

2 – How many students are there in the classroom?
There are a few students in the class room
 

 

  تمرین :
1 – جملات زیر را با
How much یا How many سؤالی کنید.

1. There is some meat on the plate.
How much meat is there on the plate?

چون meat غیرقابل شمارش است با How much سؤال می شود. پس از How much اسم به صورت مفرد
(
meat) و فعل نیز با صیغه مفرد (is) می آید.

2. There are many students in the class.
How many students are there in the class?

چون student قابل شمارش است باmany How سؤال می شود پس از How many اسم به صورت جمع (students) و فعل با صیغه جمع (are) می آید. 

 

  2 – به سؤالات زیر پاسخ دهید.

1 . How many apples do you see in this picture?
I see two apples in this picture.

پاسخ : apple قابل شمارش است و در عکس دو عدد سیب دیده می شود.

2. How much mild is there in the glass?
There is a little milk in the glass.

پاسخ : milk غیرقابل شمارش است و در لیوان مقدار کمی شیر وجود دارد. مقدار کم برای چیزهای غیرقابل شمارش با little a بیان می شود. 

 

  3 – گزینه صحیح را انتخاب کنید.

1. Does he have ……..friends in this school?
a) A little
b) much
c) Very much
d) many

پاسخ : d صحیح است چون friend قابل شمارش است. بقیه گزینه ها را نمی توان برای چیزهای قابل شمارش به کار برد.

2 - How much money do you need? Just …………..
a) a few
b) a little
c) many
d) very

پاسخ : b صحیح است . چون money غیرقابل شمارش است. بقیه گزینه ها را نمی توان برای چیزهای غیرقابل شمارش بکار برد.

3. I see …. eggs and…… rice on the table.
a) an – a little
b) a few – a
c) a few – a little
d) a little – a few

پاسخ : C صحیح است چون بعد از جای خالی eggs (تخم مرغ ها) آمده معلوم است چند تخم مرغ روی میز دیده می شود نه یکی و برای آن a few (یعنی تعداد کمی) درست است. Rice (برنج) غیرقابل شمارش است و برای آن a little(یعنی مقدار کمی ) درست است.

4. There are …….books on the table.
a) some
b) much
c) a little
d) little

پاسخ : a صحیح است. چون book قابل شمارش است. گزینه های دیگر فقط برای اشیاء غیرقابل شمارش به کار می رود. 



نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/19:: 1:32 عصر     |     () نظر

 
ضمایر مفعولی و قیود تکرار

گرامر یا دستور زبان این درس درباره استفاده از ضمایر مفعولی می باشد و قسمت دیگر آن درباره قیدهای تکرار می باشد. نکات گرامری این درس به ترتیب زیر می باشد.
1 – ضمایر مفعولی ضمایری هستند که در جمله بعد از فعل قرار می گیرند و نقش مفعولی دارند. شما قبلاً با ضمایر فاعلی آشنا شده اید. درجدول زیر ضمیر مفعولی مربوط به هر یک از ضمایر فاعلی در جلو آن نوشته شده است.

ضمیر  مفعولی

ضمیر  فاعلی

به من یا مرا   me

من   I

به تو یا تو را   you

تو    You

به او یا او را   him

او(مرد  ) He

به او یا او را   her

او(زن  ) She

به او یا او را   it

او(خنثی  ) It

به ما یا ما را  us

ما We

به شما یا شما را you

شما You

به ایشان یا ایشان را them

ایشان They

به چند مثال توجه کنید
لطفاً به من یک خودکار بده.

Give me a pen please.
me :
ضمیر مفعولی

I see him every day :
من او را هر روز می بینم
him :
ضمیرمفعولی

2 – ضمایر مفعولی فقط بعد از فعل هایی می آیند که به مفعول احتیاج دارند مانند :

See,help,give,ask,buy,eat,want,visit و .....

بعضی از فعل ها به مفعول احتیاج ندارند و به تنهایی معنای کاملی دارند مانند go, come و ...

3 – ضمایر مفعولی سوم شخص مفرد مانند ضمیر فاعلی مذکر و مؤنث و خنثی دارد. برای مردم
him ، برای زن her و برای اشیاء It به کار می رود.

4 – قسمت دیگر گرامر این درس قیدهای تکرار هستند. شما در این درس با چند قید تکرار مانند زیر آشنا می شوید.
Always : همیشه
Usually : معمولاً
Often : اغلب
Never : هرگز
Sometimes : ‌گاهی اوقات

5 – در جمله قیدهای تکرار بعد از مشتقات فعل
tobe مانند am-is-are-was-were قرار می گیرند مانند :

She is always late.

یعنی «او همیشه دیر می کند» . در این مثال قید تکرار always بعد از فعل is که از مشتقات فعل to be است قرار گرفته است.
6 – همچنین محل قیدهای تکرار در جمله قبل از فعل اصلی جمله ( بعد از فاعل) می باشد.
مانند :

She always cames late.
فاعل : She, always : قیدتکرار , cames : فعل اصلی

They often go to bed late.
آنها معمولاً دیر به رختخواب می روند
فاعل : They , often : قید تکرار , go : فعل اصلی 

 

  تمرین
1 - جمله های زیر را با قید تکرار
usually بازنویسی کنید.

1. sara gets up early at the morning.
پاسخ: sara usually gets up early at the morning.

قید تکرار (usually) قبل از فعل اصلی جمله قرار می گیرد.(بعد از فاعل)

2.sara is at home on Fridays.
پاسخ: Sara is usually at home on Fridays.

قید تکرار (usually) بعد از مشتقات فعل is) , tobe)در جمله قرار می گیرد. 

 

  2 – پاسخ صحیح را انتخاب کنید.

1. I usually see (him – he) at school.

پاسخ : him می باشد چون در اینجا احتیاج به یک مفعول داریم. فعل see (دیدن) احتیاج به مفعول دارد که مشخص کند که چه کس را دیده ام.

2. (They – Them) are good friends.

پاسخ : They می باشد چون در اینجا نقش فاعل را دارد. them ضمیر مفعولی است.

3 – Does (him – he) teach (you – yours) English.

پاسخ : he نقش فاعل و you نقش ضمیر مفعولی را دارد

4 – Ahmads sisters has an apple in ( she – her) hand.

پاسخ : ضمیر ملکی her به کار می بریم. چون فاعل Ahmad"s sister است که مؤنث (زن) است. (her در این جمله ضمیر ملکی است نه ضمیر مفعولی)

5 – Do you know that girl ? yes I know (she – her)

پاسخ : ضمیر مفعولی her به کارمی بریم چون that girl مؤنث (زن) است و مفعول جمله نیز می باشد. 

 

  3 – گزینه صحیح را انتخاب کنید.

1- Her son wants and orange. Please give …….an orange . (her – him – he)

پاسخ : him صحیح است . چون her son مذکر (پسر) است

2 – Do you like children? Yes I like …….( himtheir – them)

پاسخ : them صحیح است. چون children جمع است

3 – Do you help your mather at home?Yes I help … (she – her – him)

پاسخ : her صحیح است. چون mother یک زن است 



نوشته شده توسط ابوالفضل برزنونی 91/12/19:: 1:25 عصر     |     () نظر
   1   2      >